ثمره عشقمون نیکا ثمره عشقمون نیکا ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
ثمره عشقمون نویان ثمره عشقمون نویان ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
پیمان عشقمونپیمان عشقمون، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

نیکا و نویان جوجه های نارنجی ما

نیکا 111

1393/2/11 17:22
نویسنده : مامان سمانه
1,023 بازدید
اشتراک گذاری

این روزهای من خیلی سخت میگذره خیلی سخت  طوری  که همش احساس میکنم مامان بدی برای شما ها هستم

نیکا خیلی شیطون و صد البته لجباز شده

اصلا به حرف گوش نمیده بعضی وقتها واقعا کم میارم به بابا میگم این بچه ها اگه دنیا دنیا اسباب بازی داشته باشن بازم وسط هال ولو هستن و البته رو اعصاب مامان جونشون

این لجبازی ها با بودن نویان خیل تشدید میشه

حالا خدا پدر مامانی رو بیامرزه که صبح و عصر 2 ساعتی نویان رو میبره خونشون و گرنه من نمیدونستم باید چیکار کنم

وقت هایی که نویان خوابه از رو حرص بلند داد میزنی  تا بیدار بشه

وقتی نویان خوابه میری رو تخت مامان میپری و خلاصه وقتی هم که طفلکی داره با جغجغه بازی میکنه و آرومه یا ازش میگیری یا تو سرش میزنی

جدیدا هم سرشو گاز میگیری

الهی بمیرم نویان که دیگه واسه خودت کیسه بوکس شدی

یه وقت هایی واقعا کم میارم طوری که بابا همش میگه نکن این کارو این طوری نیکا بد تر جری میشه خدایا چرا مادر بودن اینقدر سخته

 

میدونم که نیکا هم حق داره خودشم هنوز بچه س اما چه میشه کرد

یه کا بدی هم که جدیدا یاد  گرفتی آب بازیه

خودت دیگه قدت به دستگیره دستشویی میرسه میری تو دستشویی و روی چها پایه و اب رو باز میکنی و شروع میکنی به طرفهات رو شستن

هر چی میکم بیا بیرون راضی نمیشی

خلاصه که مامان گلم با هم ماجرا داریم

هفته پیش هم یه اتفاق خوب افتاد و اینکه بابا جون ترفیع گرفت تو کارش و مدیر یه قسمت شد خدا رو شکر عزیزم که این اتفاق برامون افتاد و همین جا دست بابا داود گل رو میبوسم که بی دریغ برای رفاه ما زحمت میکشه

دختر عزیزم دیروز گیر داد به کالسکه و هرچی گفتم شما بزرگ شدی با 3 چرخت بیا راضی نشدی و ما هم با کالسکه رفتیم بیرون هر کار کردم نذاشتی نویان تش بشینه و چند بار محکم نیشگونش گرفتی نیکا خیلی داداشش رو جدیدا اذیت میکنه نمیدونم چیکار کنم خودم که خیلی دوست دارم مهد بری عزیزم اما از قانونهای مهد زیاد خوشم نمیاد

امروز هم بابا برای اولین بار بدون ما رفت شمال که اگه خدا بخواد زمین بخره اما ما به خاطر نویان نشد بریم

حالا شاید 23 با خاله جون سمیه و دوقلو ها بریم رامسر یا تنکابن حالا معلوم نیست

 هفته پیش ختم یکی از آشنا ها دعوت بودیم که باید حتما میرفتم به ناچار نویان رو بردیم  خونه عمه و شما هم به هوای کیانا با ما اومدی

وای فکر کنین همه عزا دار هستن و ناراحت اون موقع شما و کیانا اونجا رو رو سرتون گذاشته بودین من که اصلا نفهمیدم چی خوردم همه یه جوری به ما نگاه میکردن

خلاصه کلی آبروی ما رفت خانمی وقتی هم که اومدیم خونه از خستگی غش کردی گل مامان

نویان گلم دیگه سرشو راحت نگه میداره قربونش برم یکشنبه هم واکسن داره کوچولوی من

محبت خواهری

عزیزمی

وقتی که صبح با این صحنه روبرو بشی

قربون آب دهنت برم که همش به راهه

خواهر جون شیطون

اینجا هم نیکا کلاهشو سر داداشش گذاشته

دوستون دارم عزیزای من

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

پریسا پ
11 اردیبهشت 93 18:10
سلام واقعا یه خسته نباشید باید به شما گفت من یه راهکار بهتون بگم از اشنا ها خواهش کنید وقتی مییان خونتون یه نیم ساعت اول به نویان توجه نکن و یا وقتی از در مییان داخل اول به نیکا توجه کننن ماشااالله نو یان روز یبه روز ماهتر میشه و شما خودتون هم میدونین بچه ها هر چقدر کوچیک ترن بیشتر مورد توجه قرار میگیرن فعلا نو یان زیاد متوجه نمیشه اول به اون توجه کردن یا به نیکا ولی نیکا خیلی حساس شده خودتونم اصلا دعواش نکنین بیشتر حساس میشه خوب چه اس اجازه بدین با تا صدمه جدی به دادشش نزده پیشش باشه شما هم حتی اگه کتک زد بگین وای افرین دختر میخوای دادشی رو ناز کنی ؟؟؟؟؟ یعنی میخواستی ناز کنی و دستتت خورد اگه بتونید کاری کنید که نیکا احساس خاص بودن و بزرگ بودن کنه خیلی بهتر میشه مثلا رو به نویان بگین ببین چقدر خوبه نیکا میتونه راه بره تو نمیتونی یا اون میتونه غذا بخوره تو نمیتونی و تا یا تا حدی که نیکتا میتونه ازش کمک بخوایننو بعد تشویقش کنید مثلا بگین برو پوشک دادشی رو بیار برو شلوارشو بیار یا پستونک بعدش هم یه تشویق حسابی مطمعنا بیشتر از جواب میده چوون تا حالا شما فقط مامان نیکا بودین الان رسیدگی به یه نوزدا واقع وقت گیره شاید کمتر از 1/3 وقتی که قبلا برا نیکا میذاشین هم الان فرصت نکنین براش وقت بذاری و در اخر واقعا بچه های ماهی دارن قدر اینروزها رو بدونین که وقتی بچه ها بزرگ شدن خیلی دلتون برا این روزها تنگ میشه اگه اجازه بدین لینکتون میکنم؟؟؟؟؟
مامان سمانه
پاسخ
سلام عزیزم واقعا ممنونم که اینقدر وقت گذاشتین تا برام پیغام بزارین خاله جون ما تمام این کارها رو انجام دادیم اما نمیدونم چرا نتیجه عکس میده البته متاسفانه فقط مامانی نیکا اصلا به حرف ما گوش نمیده و جلو نیکا خیلی قربون صدقه نویان میره نیکا هم از همه بیشتر با مامان باباش دشمن شده و بهش میگه دوست ندارم نمیدونم دیگه خاله جان بریدم
ژاله مامان آیدا
11 اردیبهشت 93 20:44
مامانی دوست داری اتاق نینی شیک و تک باشه یه سری به کادو نمدی بزن kadonamadi.blogfa.com حلقه اسم ، آویز ،گیفت تولد ، گیفت دندونی ، گیفت عید .... هر کدی که دوست داشتی برام تو سایت پیغام بزار تا قیمتشو بگم آدرس ایمیل یا وب سایتتم حتما برام بنویس
ژاله مامان آیدا
12 اردیبهشت 93 18:06
سلام عزیزم هر کدی که دوست داشتی بهم بگو قیمت حلقه اسم وآویزها متفاوته مثلا حلقه حیوانات جنگل کد 1 85000 تومنه شمارم 09122022571 هر کدی رو که خواستین اس ام اس بدین
نيلوفر(مامان پرهام )
14 اردیبهشت 93 11:30
عززززيزم واقعا بهت خسته نباشيد ميگم.... واقعا سر و كله زدن با تو ني ني خيلي سخته گلي ايشالا نيكا جونم زودتر عاقل بشه به شما تو كارها كمك كنه
مامان سمانه
پاسخ
خدا از دهنت بشنوه خاله
مامانی دخمل بلا
14 اردیبهشت 93 21:13
برایتان رویاهایی آرزو میکنم تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور که از میانشان چندتایی برآورده شود... برایتان آرزو میکنم که دوست داشته باشید آنچه را که باید دوست بدارید و فراموش کنید آنچه را که باید فراموش کنید... برایتان شوق آرزو میکنم.. آرامش آرزو میکنم...
فرناز/مامان ریحانه
14 اردیبهشت 93 21:46
سلام سمانه جونم خدا این فرشته های ناز رو براتون نگه داره. نویان جون هر روز تپل تر و خوشگل تر میشه ماشاا... چقدر شبیه نوزادیه نیکاست مخصوصا رنگ چشماش. با اینکه مشکل نت دارم ولی زود زود با موبایلم بهتون سر میزنم و متاسفانه زیاد نمی تونم کامنت بذارم. دوستون دارم و می بوسمتون
مامان سمانه
پاسخ
سلام خاله فرناززززززززززززززززززززززززز چقدر دلم براتون تنگ شده خوشحالم دوباره دیدمتون عزیزم
✿ آناهیتا مامانیه آرمیتا ✿
20 اردیبهشت 93 4:06
عاااشق عکس دونفریشون شدم که روی تختن