ثمره عشقمون نیکا ثمره عشقمون نیکا ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره
ثمره عشقمون نویان ثمره عشقمون نویان ، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره
پیمان عشقمونپیمان عشقمون، تا این لحظه: 15 سال و 12 روز سن داره

نیکا و نویان جوجه های نارنجی ما

نیکا 116(سفر شمال 3)

1393/3/30 0:48
نویسنده : مامان سمانه
1,741 بازدید
اشتراک گذاری

5 شنبه هفته پیش 21 خرداد طبق قرار قبلی با خانواده های 2 تاییمون راهی شمال

شدیم البته ما 5 شنبه باید میرفتیم که سالگرد شوهر خاله بابا بود و از شنبه دوتا خانواده

ها با هم و کنار هم ویلا گرفته بودن برای همین بابا گفت ما هم هم به مراسم میرسیم هم

خودمون ویلا میگیریم

5 شنبه رفتیم  ساری خونه خاله بابا و و اونجا شلوغ بود و همه دختر خاله های بابا با

بچه هاشون بودن

شما هم که از خدا خواسته با نوه های خاله بابا که خیلی ازت بزرگترن بازی میکردی و

نویان هم دست همه میچرخید و قتی  اونجا میریم من دیگه از نگهداشتن نویان راحت میشم

بعداز ظهر وقتی رفتیم سر خاک نیکا با تعجب اونجا رو نگاه میکرد و همش میگفت

مامان خاله افسانه چی شده

آخه داشتن گریه میکردن

بعد از مراسم هم رفتیم خونه  و بابا با عمو حامد هماهنگ کرد و ویلا گرفت برای فردا

صبح که خودمون 4 تایی بریم

عصرش چون نخوابیده بودی اینقدر بهانه گرفتی که و قتی داشتی به لپ تاپ خاله

افسانه نگاه میکردی  روی مبل نشسته خوابت برد

فرداش وقتی رسیدیم ویلا وسایل های لب دریا رو جمع کردیم و 4 تایی رفتیم لب دریا

هوا خیلی خوب بود ابری بود و خنک

نویان هم خدا رو شکر توی اون 2 ساعت کامل خوابید و ما هم 3 تایی کلی لب دریا

بهمون خوش گذشت

بعدش هم رفتیم و یلا دوش گرفتیم و رفتیم رستوران ناهار خوردیم

وقتی برگشتیم و یلا خنک خنک شدو همگی تا 7 شب تخت خوابیدیم

عصرش هم شما و بابا دوتایی رفتین بیرون خرید کردین و کلی بهتون دو تایی خوش

گذشته بود

شب وقتی میخواستیم بریم شام بخوریم برعکس ظهر نویان بیدار بود و برای غذا جیغ

می کشید عزیزم دیگه کم کم باید غذا خور بشه پسر مامان

شنبه ساعت 1 هم ویلا های دو تا مامانی ها رو تحویل گرفتیم و خاله مژگان هم همراه مامانی اومده بودن

اونجا اصلا اذیت نشدم

نیروی کمکی زیاد بود و هم نیکا هم نویان همش پیش مامانی ها و خاله جونشون بودن و من و بابا هم کلی جوونی کردیم

یکشنبه ساعت 7 شب هم برگشتیم تهران و شب نبکا و نویان تو ماشین که خوابیدن

وقتی اوردیمشون بالا هم خوابیدن تا صبح

خدا رو شکر این دفعه هم خیلی خوش گذشتو از همه بیشتر به دخملمون

دیروز هم لباس تولدت اماده شد و مثل یه تیکه ماه توی مزون میدرخشیدی همه قربونت

میرفتن ایشالا 5 شنبه هم میریم آتلیه سها

نیکا از خستگی نشسته خوابیده. این عکستو خیلی دوست دارم همه میگن مثل تابلو میمونه

 نیکا و بابا در قهوه خونه

نیکا تو ویلا از دست داداشش اسباب بازیهاشو مثلا قایم کرده

نویان عزیزم چشمش به اسباب بازی های خواهرشه

دخملی کنار دریا

نویان جونم خوابش برده

این عکس خیلی افتضاح شد سر یه موضوعی داشتیم میخندیدم اما دلم خواست بزارمش

دخملی با اولین دوست پسرش محمد مهدی

کلی با هم بازی کردین و اسباب بازی بهم دادین

چقدر بوسیدن لبهای دخترم بهم انرژی میده

دختر عشق باباشه         بابا عاشق کاراشه

 بعد از اینکه از آب بازی برگشتیم یه دوش گرفتی و رفتیم ناهار خوردی حسابی خسته بودی اینطوری غش کردی

نویان مامان فدای خنده هات بشم

عسل مامان

اینجا هم وقتی بیدار شدی از ترس نویان جوجو رو برداشتی

پسملی حاضر شده بره رستوران برای شام

شیمکو اینقدر سر شام جیغ زدی که آخرش بهت یه کم سوپ دادیم

نیاسود مامان کالسکه رو ضبط کرده

پدر ودختر مشغول بازی

پدر وپسر

عزیز مامان دست از سر این الاکلنگ بر نمیداشتی

اصرار که با داداشم سوار بشم

 

دخملی منتطر غذاشه

نویان و سهیل دو تا پسمل خانواده

بازم دریا

 

اینجا هم با گریه اومدی تو اب

اینم یه عکس 4 نفره که افتضاح شد بس که شماها تکون میخورین

 دخترم هیچی به اندازه بازی با تو بهم نمیچسبه

اینم نقاشی خونه که هی میگفتی بکش

قربون ژستت برم من

خدارو شکر ایندفعه خیلی خوش گذشت

پسندها (8)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (15)

✿ آناهیتا مامانیه آرمیتا ✿
1 تیر 93 2:15
عاالي بودعكسهاخداروشكركه خوش گذشته هميشه به سفروشاديجيگرنويان جونوكه انقدرشيكموتشريف داره
مامان سمانه
پاسخ
قربونت برم عزیزم وای اگه بدونی چه جیغی میزد
مامان گیسو جون
2 تیر 93 10:22
سلام گلم خوشحالم بهتون خوش گذشته همیشه به گردش ای جون دلم هزار ماشاا... به جفت فرشته های نازت دوستم خصوصیت نیومده بود متاسفانه
مامان سمانه
پاسخ
قربونت برم عزیزم جدی دوباره میزارمش
مامان پارسا وسینا
2 تیر 93 21:14
سلام همیشه به گردش. منم بچه هام فاصله هاشون مثل بچه های شماست اگه فضولی نباشه می خواستم بدونم هم شیر خودتونو هم شیر خشک به نویان جان میدید هم اینکه از کی بهش غذا میدید؟
مامان سمانه
پاسخ
اره عزیزم فعلا که دوتاشو میخوره تازه سه روزه فرنی بهش میدم
مامان گیسو جون
3 تیر 93 22:07
سلام عزیزم پیشاپیش تولدش مبارک بله گلم حتماً می آم ممنون از دعوتت بوسسسسسسس
مامان سمانه
پاسخ
واییییییییییییی خاله جونم الان برات همه چیزو خصوصی میزارم ممنونم گلم
گروه هنری چهره
4 تیر 93 1:09
سلام اگه دوست دارید تقویم سال 93 فرزند دلبندتان را به صورت پوستر تک برگ داشته باشید حتما به ما سر بزنید و از سایت معتبر آن را به سادگی دانلود کنید
مامی نرگس
4 تیر 93 11:32
عزیزم خصوصی
مامان بنيتا
4 تیر 93 14:43
سلام عزيزم ممنون از دعوتتون خيلي دوست دارم بيام اگه نزديك باشه حتما با كمال ميل پيشاپيش تولد نيكا جونم مبارك باشه
ღ مــــــامــــــانی ღ
5 تیر 93 1:12
سلام گلم ... مرسی از دعوتتــــ ایشالا 80% میام آخه راستش همون روز تولد مادرشوهر دعوتم اگه تداخل نکنه 100% میام ... بازم ممنوووووووووووووووووووووووونم از دعوتتــــــ ... پیشاپیش تولد گل دختـــــــــــری مبارک ایشالا تولد 120 سالگیش ...
ღ مــــــامــــــانی ღ
5 تیر 93 1:14
سلام عزیزم ممنوووووووووووون از دعوتتـــــ گلم ایشالا به احتمال 80% میاییم ... راستش جمعه تولد مادرشوهرمه ایشالا اگه تداخل نکنه 100% میاااااااام ... بازم ممنووووووووووون ... پیشاپیش تولد نیکا جونم مبارکـــــ ایشالا جشن عروسیش ...
ღ مــــــامــــــانی ღ
6 تیر 93 0:13
ســـــــلام سمانه جان ... بازم ممنووووووووووونم از دعوتتـــــ خیلیییییییی دوستــــ داشتم بیااااام ولیکن که نمیشه عزیزدلممممممممممم گفتم که تولد مادر شوهرمه چون روز جمعه ام هست و همسرم خونه است زودتر میریم شرمنده عزیزم ... ایشالا عروسیش ناناز خانم ...
مامان سمانه
پاسخ
خیلی حیف شد دوست داشتم ببینمت ایشلا دفعه بعد قربونت برم کم سعادتی ما بود امیر علی رو ببوس
جیران بخشنده
6 تیر 93 11:18
چه عکسای خوشگلی همیشه به سفر خدا کوچولو های نازتون و حفظ کنه خاله جونم شما هم خسته نباشید واقعا نگهداری از 2 تا وروجک سخته
الهام مامان یسنا
7 تیر 93 16:51
سلام سمانه جون. تولد نیکا خوشگله مبارک انشالله 120 ساله بشه و زیر سایه پدر و مادر مهربونش خوشبخت باشه. عزیزم خیلی ممنون بابت دعوتت خیلی خوشحال شدم ولی حیف خیلی دیر کامنتت رو دیدم ظهر جمعه سر زدم به وبلاگ یسنا و دیدم و دیگه نمیشد. ولی خیلی لطف کردی عزیزم یاد ما هم بودی. من همیشه به وبلاگتون سر میزنم و جز خواننده های همیشگی هستم ماشالله دو تا فرشته دارید و خدا براتون حفظشون کنه. بازم تولد دخملی خوشگل مبارک
مامان سمانه
پاسخ
سلام گلم چرا اینقدر دیر جواب داین خالهههههههههههههههه کم سعادتی ما بود ایشالا دفعه بعد گلم بوسسسسسس
مامان گیسو جون
8 تیر 93 10:54
سلام سمانه جونم خیلی ممنون از پذیرایی خوبت خیلی زحمت کشیدی دوستم همه چیز عالی بود دستت درد نکنه به من و گیسو خیلی خوش گذشت دوست گلم الهی جشن عروسیش بازم تبریک می گم دوستم خصوصی
مامان سمانه
پاسخ
قربونت برم عزیزم منم خیلی خوشحال شدم دیدمتون مخصوصا اون دخمل نازتو
مامان شینا
9 تیر 93 16:41
عکسا خیلی قشنگ بودن ایشالا عکسای آتلیه که اماده شد بزار تا ما لذت ببریم از دیدنشون
زهراجون
3 مرداد 93 17:07
سلام وبلاگ خیلییییییییی نایسی داری .یادت نره که بهم سر بزنیا