ثمره عشقمون نیکا ثمره عشقمون نیکا ، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره
ثمره عشقمون نویان ثمره عشقمون نویان ، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
پیمان عشقمونپیمان عشقمون، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 16 روز سن داره

نیکا و نویان جوجه های نارنجی ما

نیکا 93(مسافرت پاییزی)

ما بلاخره بعد 2 ماه دوری از این خونه مجازی برگشتیم خبر خیلی دارم از تولد بسیار خوش ارمیتا عسلی به بعد اینترنت ما دچار مشکل بود تا همین امروز یه خرده هم خودم دیگه سنگین شدم و مثل قبل نمیتونم بیام و برای نیکا عزیزم بنویسم خدمت خاله های محترم عرض کنم که 1 مهر ماه بعد تماسی که با مامان جونم داشتم مطلع شدم که همراه خاله ندا میخوان 2 هفته ای شمال گردی کنن از رامسر و رشت و لاهیجان و ماسوله بگیر تا گرگان و ساری علی رغم اینکه خیلی دلم میخواست از رامسر مامان عزیزم رو همراهی کنم اما به خاطر حجم کاری بالای بابا جون نشد بریم رامسر و 7 مهرماه به طرف ویلایی که تو خزر آباد بابا جونم گرفته بود رفتیم و بازم قرار شد بابا ما رو بزاره و خودش برگ...
1 آبان 1392

نیکا 91(از پوشک گرفتن)

خیلی وقته دیگه به خاطر تغییرات جدیدی که تو خونه ما پیش اومده کمتر وقت میکنم خاطرات شما رو ثبت میکنم اما عزیزم تا جاییی که بتونم خاطرات شما رو مینویسم و امیدوارم از دست من دلخور نباشی 3 روز تعطیلات رو قرار بود اول همراه عمو و عمه بریم تنکابن ویلا عمه که بنا به دلایلی نشد و از این بابت خیلی شرمنده تو هستم عزیزم که کلی بهت وعده و  وعید دادم خانمی برای همین چون پیش بینی کردیم که حتما جاده ها شلوغ میشه برای روز عید با خاله جون سمیرا قرار پیک نیک برای فشم گذاشتیم صبح جمعه ساعت 8.30 راه افتادیم و حدودا 10 یه جای خلوت و دنج پیدا کردیم  شما و کیانا کوچولو هم کلی بازی کردین و بهتون خوش گذشت و اما چند ...
28 مرداد 1392

نیکا 90

این روزهای من و دخملی خیلی سخت میگذره اخه چون هوا خیلی گرمه اصلا  نمیتونم جایی ببرمت چون واقعا کلافه میشیم هر دوتامون دیروز که اصلا دیگه کولر هم جواب نمیداد و من وقتی دیدم خوابیدی آروم اوردمت جلو پنکه اخه مامانی گناه داشتی ازکولر فقط باد گرم میومد تو هم که  فوق العاده گرمایی هستی بعد از اینکه از خواب بیدار شدی با هم یه حموم یا بهتر بگم آب بازی دلچسب رفتیم که کلی بهت خوش گذشت و البته این شده کار هر روز مون به خاطر وضعیت جدید بنده هم علی رغم میلم که امسال کلی نقشه داشتم  دوتایی بریم استخر نمیتونم استخر ببرمت و به حموم خونه فعلا اکتفا کردیم عافیت باشه عزیزم قربونت برم که باز...
6 مرداد 1392

نیکا 85(یه خبر خیلی خیلی غیر منتظره)

خدایا نمیدونم چیکار کنم ما تصمیم داشتیم یه همچین پروژه ای رو داشته باشیم اما نه الان حداقل 4 سال دیگه اما نمیدونم خواست خدا بود نمیدونم اما به هر حال عزیزم به جمعمون خوش اومدی این گل رو هم بابا به همین مناسبت تقدیم بنده نمودن عزیزم هنوز تو شوک هستم اما بابا میگه حتما خواست خدا بوده و ایشالا که قدمت برامون خیر باشه ...
27 تير 1392

نیکا89(این روزها )

یعنی اگه ساعت 1 شب بشینی کلی داستان و هیجان و عکس بزاری تو مطلبت و وقتی دکمه send  رو میزنی eroor بده شما باشی چیکار میکنی ؟خدا وکیلی دیگه حسی براتون میمونه دوباره همه مطلب رو بنویسین؟ اما چیکار کنم که مادر هستم و دلم نمیاد خاطرات عسلکم رو ننویسم پس میریم برای بار دوم مینویسیم  دیشب برای بار دوم تمام سفرمون رو نوشتم و سیو کردم و وقتی اومدم نگاه  کردم وای خدای من بازم سیو نشدددددددددددددددددددددددددددد نمیدونم چرا نینی وبلاگ چند روزی که مارو خیلی اذیت میکنه بنابراین فعلا از روزهای دخملی مینویسم تا سفرنامه مون رو سر فرصت دوباره تایپ کنم دختر نازم این روزها از نطر رفتاری میتونم بهتون نمره ٢...
23 تير 1392

تولدت مبارک

تولدت مبارک من 2 ساله شدم   این هم عکس دخملی در صفحه امروز نینی وبلاگ عزیز دلم نیکا به سرعت باد و چشم بر هم زدنی 2  سالت تمام شد و من در عجبم که دختر کوچولوی ناتوان من به این سرعت بزرگ شد و به زیبایی با ما صحبت میکنه کارهای روزانشو انجا میده و و ما همیشه از داشتنش به خودمون میبالیم عزیز دلم امسال خیلی دوست داشتم مثل پارسال برات یه تولد تم دار بگیرم اما نشد و به خاطر فرشته کوچولویی که خداوند مهربون دوباره به ما داد نتونستم یه تولد حسابی برات بگیرم عزیزم برای همین امسال یه تولد خودمونی که فقط فامیل های باباجون و خاله جون سمیرا بودن رو برات گرفتم و زحمت مهمونی هم افتاد گرد...
16 تير 1392

نیکا 87

٢٣ ماهگیت مبارک قند عسل   عزیز دلم تا تولد 2 سالگیت چیزی نمونده و من مبهوتم از اینکه انگار همین پارسال بود  که با دوق تمام برای تولدت کلی کفشدوزک درست میکردم وای که چه قدر زود میگذره این پست برای روز 15 خرداد عزیزم اما چون به امید خدا داریم سه شنبه میریم سفر و   من و شما احتمالا تا اخر ماه تو مسافرت باشیم واونجا اینترنت وایمکس من متاسفانه  پوشش نداره شاید نتونم اپ کنم برای همین این پست رو برای تبریک 23 ماهگیت میزارم نیکا در 23 ماهگی همچنان 12 عدد مروارید زیبا داره و رویه غذاییت هم مثل قبل کم قربونت برم به هیچ کدوم از میوه های این فصل غیر هندونه که به قول شما اند...
11 خرداد 1392

نیکا 86

جمعه مصادف با 3 خرداد تولد حضرت علی مامان جونم راهی خونه خدا شدند و  بابا ی مهربونم به خاطر ناراحتی قلبیشون از رفتن همراه مامانم جا موندن 16 خرداد هم به سلامتی برمیگردن و ما هم تصمیم به رفتن به ولایت رو داریم خیلی دلم برای خونه پدری تنگ شده اون حیاط بزرگش با سبزی هایی که بابا جونم تو باغچه خونه جا میده و امسال برای دیدین مامان میریم و بابا مجبوره برگرده ومن همراه نیکا یه 2 هفته ای میمونم و خودمون برمیگردیم خیلی دلم برای خواهر ها و نینی هاشون تنگ شده عزیزم نیکا قدر تک تک این روزها رو بدون روزهای بیخیالی و پراز آرامش روزهایی که با این تورم وحشتناک اقتصادی ما نهایت سعیمون رو میکنیم در حد توانمون...
6 خرداد 1392

نیکا 84(نمایشگاه کتاب)

از هفته گذشته که نمایشگاه کتاب شروع شد خیلی جدی تصمیم گرفتم که به خاطر نیکا حتما امسال رو برم نمایشگاه تا نیکا هم بتونه از غرفه کودک دیدن بکنه و بتونم نرم افزارهای لازم رو براش خریداری کنم بلاخره این 5 شنبه بختش باز شد و همراه باباجون عصر 5 شنبه راهی نمایشگاه شدیم و به خاطر اینکه ما رو اذیت نکنی کالسکه شما رو هم بردیم بر عکس همین امروز ظهر نخوابیدی و موقع رفتن توی ماشین خوابت برد و وقتی رسیدیم تو پارکینگ تا گذاشتمت تو کالسکه جیغت هوا رفت و سوارش نمیشدی بماند که با چه مکافاتی بلاخره نشستی و ما پیروز مندانه راهی غرفه ها شدیم.خدارو شکر با دیدن اون همه نینی و کتاب داستان سر ذوق اومدی و اخلاغت خوب شد و خصوصا که وقتی از غرفه بان...
22 ارديبهشت 1392