نیکا 25(داستان بوجود اومدن فرشته کوچولوم)
سلام عشق مامان
الان ساعت 12 شبه و طبق معمول شما عسلا خوابید و من بعد اتمام کارهای خونه دارم پست میزارم
امشب میخوام داستان دوران بارداری و زایمانمو واست بگم گل مامان
حدود 2 سال بود که من و بابا جون ازدواج کرده بودیم
اصلا قصد بچه دار شدنو تا 5 سال اول ازدواجمو نداشتیم تا اینکه منتقل مشهد شدیم
1 سال اول خیلی سخت بود چون اینجا با کسی رفت و امد نداشتیم و بابا از صبح تا شب سر کار بود
منم همش تو خونه
تصمیم گرفتم حداقل بچه دار بشم هم با اومدن یه نینی خوشمل سرم گرم میشد هم از اینکه میتونستم یه فرشته رو واسه خودم داشته باشم راضی میشدم
6 ماه بود که نینی میخواستیم اما نمیدونم چرا قسمت نمیشد تا اینکه یه شب پاییزی داشتم تلوزیون نگاه میکردم و بابا تو خواب عمیقی بود
یهو دیدم تلوزیون داره زیر نویس میکنه که 4 شب در سال مثل شب قدر با ارزش که دعاهای ادم ها اجابت میشه یکیش هم همون شب دهوالارض بود
که میگفتن باید روزه بگیرین
همون جا نیت کردم فردارو به نیت بچه دار شدن روزه بگیرم
نزدیک های صبح یه حسی داشتم یه بوی خوش عجیبی تو دماغمو پر کرده بود از بوش داشت نفسم بند میومد
خونه پدری با مامان و خواهرها داشتیم تو تراس قدیمی حرف میزدیم
یهو در حیاط واشد
همه جا پر نور سبز شد و یه آقای خوش چهره با قد بلند و ردای عربی وارد خونه شد یهو همه شرو کردیم به گریه کردن و مامانم هی میگفت یا حسیننننننننننننننننننننننن یاحسینننننننننننننننننننننننننننن
هر کسی زیر لب خواستشو میگفت منم تو همون حال عجیب فقط میگفتم یا امام حسین اگه صلاح میدونی به منم یه فرزند اعطا کن
با گریه از خواب بیدار شدم باورم نمیشد من لایق دیدن روی ماه تو باشم یا امام حسین
همون روز روزه گرفتمو تو دخملی رو با گریه از خدا خواستم
بعد اون تا چند هفته حال عجیبی داشتم و میدونستم این ماه باردار میشم
واسه 10 روزی تهران بودیم و من زودتر از موعود بیبی چک گذاشتم وقتی که علامت 2 تا خط ظاهر شد هم ترسیم و هم خوشحال به بابا زنگ زدم
اونم ترسیده بود بدجوری باورش نمیشد
خلاصه نیکای مامان بدون که تو هدیه امام حسین هستی گلم
امسال هم اگه خدا بخواد عاشورا عقیقه میکنیمت
تو این 9 ماه اصلا مامانو اذیت نکردی هر روز واست یاسین و آیه الکرسی و ان یکاد میخوندم
با بابا هر روز باهات حرف میزدیم و خدا گواهه تو بدجور تکون میخوردی
وایییییییییییییییییییییییی چقدر دلم واسه اون روزا تنگ شده خانومم
باور نمیکردم خدا یه همچین فرشته خوشگلی بهم بده
اینو بدون من و بابا دیونه اون نگاهات و خندهات هستیم دوست داریمممممممممممممممممممممممم
تو تک تک لحظه هامون فقط میگیم نیکاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دوست داریمممممممممممممممممممممم
دیدن عکسها در ادامه مطلب