ثمره عشقمون نیکا ثمره عشقمون نیکا ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره
ثمره عشقمون نویان ثمره عشقمون نویان ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره
پیمان عشقمونپیمان عشقمون، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

نیکا و نویان جوجه های نارنجی ما

نیکا 11(هفته 33)

1390/3/15 20:33
نویسنده : مامان سمانه
675 بازدید
اشتراک گذاری

خانومهای عزیز طی اشکال فنی فقط روی مطلب تاییددر مطلب عکس بالا بدون رمز کلیک کنید.

سلام دخمل نازم ایشالا که همیشه مثل امروز پر جنب و جوش چه تو دل مامان چه بیرون دل مامان باشی.قند عسلم خداکنه این یه ماه هم به سلامتی تموم بشه و تو سالم بیای هولوپی تو بخل مامان

هفته پیش مامان و بابایی گل به خاطر دیسک کمر مامانی اومدن مشهد تا ببینن دیگه اخرش باید عمل کنن یا نه هم چند روزی پیش ما باشن چون دلمون خیلی گرفته بود.

niniweblog.com

دکتر قدیمی مامانی بعد ام آر آی گفت که بله باید عمل بشه اونم نه اینجا تو تهران اونم فقط یه دکتر سنتی هست که بی پلاتین عمل میکنه .حالا قراره مامانی هم یه هفته قبل زایمان من عمل کنه تا موقع دنیا اومدن تو نینی جونم حداقل سر حال باشه

 این یه هفته که تنها نبودیم خیلی خوب بود امان از دست این مامانی هر چی میگفتم بشین کار نکن باز همش سر پا بودو میگفت تو ماه آخرته خطرناکه.ای بابا مادره دیگه.

5 شنبه خاله سمیه زنگ زدو گفت شوهرش ماموریت مشهد داره میادو برمیگرده کلی التماس کردم نینی های دوقلو خوشملش رو بیاره اونم قبول کرد که یه روزه بیان.وای اینقده خوشمل و توپول شده بودن الان کلی دلم واسشون تنگ شده.

تو این هفته یه روز  از صبح احساس کردم تکونات کم شده اینقد ترسیدم فوری خودمو رسوندم مطب دکترم که خدارو شکر ناراحتیم بیجا بود هم قلبت مثل ساعت میزد هم همونجا کلی مشتو لگد نثار خانم دکتر کردی مامان جونم

دیروز با مامانی وسایلهای لازم واسه مسافرت رو که برات لازمه جمع کردیم .قربون اون لباسهای کوچولوت برم مامانی .2 هفته دیگه تنها بدون بابایی میریم خونه مامان بابایی .1 تیر هم تولد دختر خاله کیانا هستو تا روز زایمانم سرم به مهمونی گرمه .خیلی دوست دارم عشق مامان.بوس بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان فرشته
18 خرداد 90 1:51
سلام عزیزم خوبی ؟
من اینجا نظر گذاشته بودم چرا نیست ؟


به هر حال برات آرزو می کنم اولاً سفر بی خطری داشته باشی بعدشم تولد بهت خوش بگذره گلم
بوسسسسسسسس

فقط اومدی تهران ما رو از حال و روزت و بعد زایمانت از عکس ها و خبرهای عزیز خاله بی خبر نگذاری ؟
حتما خانمی.راستی نینیگپ راه افتاده .میتونیم با هم بچتیم

مریم
18 خرداد 90 16:49
سلام مامان سمانه . خوبی؟
خوشحال شدم بهم سر زدی .
هنوز کاملا معلوم نیست که پسر باشه یا نه . تیر ماه یه بارم میرم سونو که مطمئن شم.
راستی اگه زحمتی نیست آدرس وبلاگمو تو پیوندات عوض کن .
چرا تخت کمد نوجوانی گرفتی؟پس تا 4 سالگی کجا میخوابونیش؟البته ببخشید فوضولی نشه ها چون من هنوز نخریدم برای کسب تجربه میپرسم

قربونت برم چشم .نمیدونم یهو جو گیر شدم حالا پشیمونم .شاید یه گهواره واسه اتاق خودم بگیرم.