نیکا 70 (19 ماهگی)
١٩ ماهگیت مبارک عزیزم
امروز 19 ماه از با هم بودنمون گذشت و خوشحالم از اینکه دیگه تا 6 سالگیت واکسنی نداری عشقم
میدونی دخترم مادر بودم هر لحظش یه تجربه جدید تجربه های شیرین و گاهی وقتها تلخ
دختر نازم تو این مدتی که تورو داشتیم هیچ وقت از داشتنت پشیمون نشدیم شما خداییش دختر خیلی اروم و منطقی هستی اما مامان یه وقتهایی واقعا در مقابلت کم میارم
هر روز گردگیری میکنم دریغ از اینکه 5 ثانیه بزاری تمیز بمونه دوبار هه لک لک و لک
هیچ وسیله تزیینی از دست شما نداریم خانمی و خونمون لخت شده گل مامان
تمام کارهای منو تکرار میکنی وقتی میخوام لباس اتو کنم شما هم میری اتو خودتو میاری و لباساتو با حوصله اتو میکنی
لباسهای بابا و مامان رو از هم کامل تشخیص میدی حتی اگه همرنگ باشن
واقعا نمیدونم چه برخوردی در مقابل بعضی کارهات داشته باشم اخه اینقدر کوچیک هستی که نه دعوا میفهمی نه صدای بلند اما خوب محبت رو با تمام وجودت درک میکنی
قربونت برم با توجه به اینکه خیلی نگران وزنت هستم با دکترت مشورت کردم و گفتش که کم کم از شیر بگیرمت
از یه طرف دلم نمیاد تو رو از آغوشم محروم کنم و از طرفی واقعا برای غذا نخوردنات نگرانم
نیکادر 19 ماهگی
تعداد مروارید ها:8 عدد
قد:75
وزن: همچنان 8800
دایره لغات:بیا - ناناز _نازی (به شونه کردن میگی) پاشو
روز 5 شنبه بعد از کلی تحقیق و تفحص از خاله ها راهی خرید شدم و نتیجه اش شد یه شیشه پیرکس نشکن مارکtijex فرانسه
با یه شیر کم چرب شروع کردم اما مامان جون دریغ از یه قلپ ازش بخوری همش گریه میکنی میگی میمیمی
خدایا خودت کمکم کن بتونم دخملی رو بدون اینکه اذیت بشه از شیر بگیرم
نمیدونم چی کار کنم همش شیشتو پرت میکنی اصلا برات جذابیتی نداره
خداروشکر از این ماه مشکلی با گوشت خوردنت ندارم و تکه های گوشت رو به راحتی میخوری و به خوردن ماهی علاقه زیادی داری
وقتی سر میز آب نوشابه و ماست باشه دیگه لب به غذا نمیزنی همش میگی ماست آب ماست آب
یه روز در میون یه نیمرو یا تخم مرغ اب پز و املت رو کامل و با اشتها میخوری و به خوردن مربا و کرم کنجد هم علاقه نشون دادی
این عکسها هم برا امروز که مشغول تمرین درسهات بودی و یه خرده هم اسب سواری کردی بعدشم رفتی سراغ مایوت و خودت پوشیدیش
شیشه شیر جدید
اولین شیر گاو برای نیکا در تاریخ 12.11.1391
نیکا در حال خوردن شیر
تو cd با نینی نیکا شخصیتی به نام گوگول هست که موز میخوره نیکا تا اونو میبینه خیلی ناز میاد دم در یخچال و هی پشت هم میگه موز موز موز
در حال کشیدن نقاشی
در حال مرور بن بن بن
اینجا هم مایوشو برداشته داره میپوشه و فرار میکنه من مرده بودم از خنده
واینجا..........
واین داستان ادامه داشت....
الهی مامان دورت بگرده با همه شیظونیات خیلی عاشقتم عزیزکم