ثمره عشقمون نیکا ثمره عشقمون نیکا ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
ثمره عشقمون نویان ثمره عشقمون نویان ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره
پیمان عشقمونپیمان عشقمون، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

نیکا و نویان جوجه های نارنجی ما

نیکا 98(کلاس باله)

1392/9/5 1:30
نویسنده : مامان سمانه
1,123 بازدید
اشتراک گذاری

حدود  دو ماهی میشد که دخمل همسایمون هی میگفت من از این هفته میرم کلاس باله اگه

شما میخواین

نیکا رو هم بیارین ثبت نام کنین

منم دیدم نیکا خیلی علاقه به رقص داره بهش گفتم هر وقت دوباره رفتی بگو منم نیکا رو

بیارم بلاخره

بختش باز شد و دیروز رومینا کوچولو گفت ساعت 4 حاضر باشین که  بریم❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

خودم کلی استرس گرفته بودم شما هم یه سره میگفتی مامان دامن تنم کن میخوام برم کلاس نانای

موقع رفتن جیشتون هم رو کردین و رفتیم به سوی کلاس بالهYah

حدود 10 نفری بودن تقریبا از 4 ساله تا 12 ساله

شما هم با دقت نگاهشون میکردی

کلی هم خوشگل شده بودی من کلی بهت افتخار کردم عزیزمHippie

 

خانم مربی تا شما رو دید گفت خیلی دوستانه میگم این فسقلی هنوز براش حیلی زوده که

بیاد و خلاصه

قرار شد فقط همون روز بمونی خانمی

 وقتی مربی تون گفت تشک ها رو بیارین با یه ذوقی برای خودت میاوردی و به هیچ کس

هم اجازه

کمک نمیدادی

20 دقیقه اول خیلی دخمل خوبی بودی و نهایت سعیتو میکردی که حرکتها رو بری اماااااااااااااااااااااااااا

وقتی که دیگه همه چیز برات تکراری شد شروع کردی به بهم زدن کلاس

وایییییییییییییییییییی هی

میرفتی به رومینای بیچاره گیر میدادی

هی وسط کلاس قر میدادی

هی تشک ها رو بهم میریختی

 خلاصه عزیزم اخرش خانم مربی صبرش لبریز شد و گفت نیکا از کلاس اخراجی یهو

بغض کردی

وامدی طرف منو گفتی میخوام برقصم

دوباره خانم مربی دلش سوخت و گفت پس یه گوشه اروم نانای کن

تو همین اوضاع و احوال بودیم که یهو نیکا خانم وسط کلاس رقص جیش کردننننننننننننننننننننننننننننن

وای منو میگی از خجالت نمیتونستم بلند بشم خودتم انگار خجالت میکشیدی هی میگفتی مامان جورابم

خیس شد وایییییییییییییی که خدا میدونه چه حالی داشتم وقتی مربیه فهمید کلی خندید و گفت ای شیطون

ناقلا از اولش هم میخواستی کلاس منو خراب کنی و بهم گفت دخترتون خیلی باهوشه اما این کلاس

هنوز براش معنی نداره و تاکید کرد یا شنا بری یا ژیمناستیک

 احتمالا از عید به بعد ببرمت استخر خانمی اینم از روز پر حادثه ما

وقتی اومدیم خونه هم از خستگی ساعت 8 خوابیدی گل مامان

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

آزی
5 آذر 92 2:39
سلام عالی بود کار نیکا کلی حال کردم خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشیم و اشناشیم
مهدیه ( مادر دختری)
5 آذر 92 9:24
آخی نازی چه بامزه!
مهدیه ( مادر دختری)
5 آذر 92 9:31
راستی وبلاگی دارم به اسم مادرانه و خاطرات زایمان مامانا رو توش ثبت میکنم خوشحال میشم اونجا هم سری بزنین
جیران بخشنده
7 آذر 92 14:15
آخی عزیز دلم اشکالی نداره
نفیسه
9 آذر 92 10:41
عزیززززم ناااااااااززززززززززززززززییییی
فرناز/ مامان ریحانه
10 آذر 92 17:34
سلام سمانه جون، شرمنده ام عزیزم می دونم این روزا باید بیشتر جویای احوالت باشم اما به دلایلی نمی تونم رمز پستم رو تلگراف کردم برات، بخون تا بدونی راستی کلی خندیدم برای جیش کردن نیکا ولی می درکم چه حالی شدی اگه من بودم تنم خیس عرق شرم می شد برای همین هنوزم که هنوزه ریحانه رو بیرون رفتنی پوشکش می کنم.
مامان سمانه
پاسخ
به به ببین کی اومدههههههههههههههه فرناز خانم خوبی عزیزم اخه باباش میگه بچه رو بد عادت میکنی نمیزاره دیگه پوشکش کنم اما واقعا تجربه بدی بود بیشتر بخازر اینکه خودش ناراحت شد
مامان طاها
13 آذر 92 8:20
سلام سمانه جون.خوبی؟گل دختر خوبه؟هزار ماشاالله به این دختر.شما هم مثل من تو راهی داری.زنده باشه الهی.برای همتون ارزوی سعادت و سلامت میکنم.نیکا رو به جای من ببوسید.به ما هم سر بزنید
مامان سمانه
پاسخ
ممنون که سر زدین حتما عزیزم میام پیشتون نینی تون هم مبارکه
مادر منتظر
16 آذر 92 13:58
سلام دوست خوب و مهربونم لطفا اگه تونستی هر چه زودتر به وبلاگم بیا.
مادر منتظر
1 دی 92 13:17
ماندگارترین نوا ، آهنگ مهربانی است . زیبایی ، در مهربانی است . پاکترین آرزوها ، در سینه مهربانان است . حکیم ارد بزرگ