نیکا 5(هفته 28)
سلام به همه مامانهای گل و نینی های خوشملشون
احتمالا بنده تا چند روزی نرسم آپ کنم اخه این هفته دو تا مامان جونیهای تو عسلی میخوان بیان مشهد.مامان خودم که واسه سیسمونیت میاد و مامان جونی بابا داود هم برای مسافرت .خاله جون ندا هم که یه دخمل کوچمولو تو دلش داره میاد .احتمالا ۵ شنبه بریم بقیه سیسمونیتو بخریم گلم.هفته دیگه هم دوباره کنترل دارم و اینکه آمپول رگام باید بزنم.دختر گلم نمیدونی چه حس قشنگیه دوران بارداری
من که سعی میکنم از تمام لحظه هام نهایت استفاده رو ببرم.خدا رو شکر میکنم که تا الان بارداری آرومی داشتم .
برای همه مامانها دعا میکنم نینی هاشون سالم دنیا بیان.
بابا داود هم این روزها بیشتر بهت توجه میکنه همش لمست میکنه و تکوناتو که میبینه کلی ذوق میکنه و قلبونت میره .صبحا هم که میره سر کار هردوتامونو میبوسه و میره جالبه که تو دوروزه که بعد این کار تکون میخوری.
پی نوشت:دختر گلم امیدوارم همون طور که من و بابا اینقدر دوست داریم در آینده هم تو همین
طوری با ما رفتار کنی. به ما احترام بزاری و همیشه باهامون صادق باشی.