نیکا 58(17 ماهگی)
سلام سلاممممممممممممممممممممم
وای خدای من چقدر دلم برای شما خوانواده مجازی خودم و دخملی تنگ شده بودددددددددددددددددددددددد
من 2 ماه رو 15 و 16 ماهگی رو به شما گل دخملی که 15 آذر ماه که 17 ماهتون تموم میشه بهکارم
بهر حال پیشاپیش 17 ماهگیت مبارک عزیز ترینم
نیکا تو اتاق جدیدش
شرح غیبت 3 ماهه ما
خدمت خاله ها مختصر و مفید بگم که ما طی سفرنامه کاری بابابیی نیکا از 4 مهر ماه تا 11 دوباره به تهران اومدیم و قرار شد بابایی سر کار جدیدشون تهران از 1 آبان برن و ما هم چون وقتی برای پیدا کردن خونه نداشتیم به طور ضر بالعجل خونه نقلی تهران رو که دست مستاجر بود و رو سریع خوشملش کردیم و یه اتاق خوشمل هم برای دخملی درست کردیم و طی 15 روز سریعا به مشهد برگشتیم و تک و تنها با دخملی شروع کردیم به وسایل جمع کردن
خدا میدونه که چقدر کار سختی بود تو غربت با بچه کوچیک و دست تنها اما بلاخره تموم شد و 1 آبان به تهران اثاث اوردیم و تقریبا تا جابه جا شدیم 1 ماهی طول کشید توی این مدت نیکا اینقدر بزرگ و خواستنی شدی که باید طی یه فرصت مناسب تو ادامه مطالب تمام شیرین کاریهاتو بنویسم عزیزم
با بچه ها به خوبی بازی میکنی و غرق لذت میشی از این کار
فقط اینقدری بگم که واسه خودت خانمی شدی و سر میز با من و بابایی میشینی و خودت غذا میخوری اداهایی در میاری که ما رو حیرت زده میکنی کلماتی مثل مامان بهبه بابا عم(عمه) گوگو(جوجو) هاپ (هاپو) قان (ماشین)
گل و کپش (کفش) .نینی .رو راحت میگی
نماز خوندن رو از بابایی (بابا بزرگ)یاد گرفتی و تند تند نماز میخونی قربوت برم گل مامان بوسسسسسسسسسسسسسس
از 16 ماهگی مداد رو کشف کردی و تا دفتر میبینی قلم هم میخوای و شروع میکنی به کشیدن خطوط درهم و برهم
تو رقص مهارت عجیبی پیدا کردی طوری که روز عاشورا وسط جمعیت با صدای طبل ها میرقصیدی
گریه الکی یاد گرفتی بلند بلند چاخانی گریه میکنی
با اسباب بازی های دخترونه ارتباز پیدا کردی و تو خلوت خودت مامان میشی به باربی جونت شیر میدی و پوشکش میکنی
زمان خیس شدن پوشکت رو میفهمیو به مامان میگی جیش و دستت رو به طرف پوشک میبری
عزیزدلمیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
17 ماهگیت مبارک عشقم
قدت رو نمیدونم اما وزنت هنوز 8700 مونده
هنوزم 6 تا مروارید خوشمل داری
با خوردن گوشت اشتی کردی و هنوزم عاشق بستنی هستی
تو این ما 2 بار سرمای سختی خوردی که هر دو بار هم امپول خوردی عشق مامان
بوسیدن رو هم یاد گرفتی و فقط مامان و بابا رو از لب میبوسی رو بقیه رو از راه دور ای جانمممممممممممممممممممممممم