نیکا(117)تولد کیانا
یاز یه هفته قبل از اینکه بریم شمال خاله جون سمیرا برای 2 تیر برا کیانا جون توی مهد کودکشون تولد گرفته بود و مارو هم به مهد دعوت کرد خیلی خوشحال بودی و همش منتطر تولد کیانا بودی که بری مهدشون رو ببینی وقتی از شمال برگشتیم مامانی و بابایی هم اومدن تهران و تا یه هفته ای پیش من و جون سمیرا باشن از صبحش احساس کردم هم تو هم نویان سرما خوردین و کمی هم آب بینی تون نیومد ا ما خود درمانی کردم و بهتون شربت دادم اصلا حواسم به مهمونی نبود شبش هم که رفتیم خونه خاله شما دوتا اینقدر ماچ و بوسه و بغل همدیگه رو کردین که نگو آخر شب هم با گریه دوتاتون برگشتیم خونه فرداش که مامانی بهم زنگ زد...
نویسنده :
مامان سمانه
15:12