نیکا 111
این روزهای من خیلی سخت میگذره خیلی سخت طوری که همش احساس میکنم مامان بدی برای شما ها هستم نیکا خیلی شیطون و صد البته لجباز شده اصلا به حرف گوش نمیده بعضی وقتها واقعا کم میارم به بابا میگم این بچه ها اگه دنیا دنیا اسباب بازی داشته باشن بازم وسط هال ولو هستن و البته رو اعصاب مامان جونشون این لجبازی ها با بودن نویان خیل تشدید میشه حالا خدا پدر مامانی رو بیامرزه که صبح و عصر 2 ساعتی نویان رو میبره خونشون و گرنه من نمیدونستم باید چیکار کنم وقت هایی که نویان خوابه از رو حرص بلند داد میزنی تا بیدار بشه وقتی نویان خوابه میری رو تخت مامان میپری و خلاصه وقتی هم که طفلکی داره با...
نویسنده :
مامان سمانه
17:22